دوستی که تا نداره !!!!
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ خوش امدید
آخرین مطالب
پيوندها
  • کیت اگزوز
  • زنون قوی
  • چراغ لیزری دوچرخه

  • تبادل لینک هوشمند
    برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تک و تنها و آدرس takotanha.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 10
بازدید ماه : 21
بازدید کل : 2270
تعداد مطالب : 91
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1


تک و تنها





با یه شکلات شروع شد،

من یه شکلات گذاشتم تو دستش اونم یه شکلات گذاشت تو دست من،

من بچه بودم اونم بچه بود
سرمو بالا کردم سرشو بالا کرد،
دید که منو می شناسه
خندیدم، گفت دوستیم؟ گفتم دوستِ دوست
گفت تا کجا؟ گفتم دوستی که تا نداره،
گفت تا مرگ؟ خندیدم و گفتم من که گفتم تا نداره،
گفت باشه تا پس از مرگ گفتم نه نه نه نه تا نداره
گفت قبول تا اونجا که همه دوباره زنده می شن یعنی زندگی پس از مرگ
بازم با هم دوستیم تا بهشت تا جهنم تا هر جا که باشه منو تو با هم دوستیم؟
خندیدم و گفتم تو براش تا هر جا که دلت می خواد یه تا بزار
اصلا یه تا بکش از سر این دنیا تا اون دنیا اما من اصلا براش تا نمی زارم.
نگام کرد نگاهش کردم باور نمی کرد
می دونستم اون می خواست حتما دوستیه ما تا داشته باشه
دوستیه بدون تا رو نمی فهمید

گفت بیا برای دوستیمون یه نشانه بذاریم
گفتم باشه، تو بذار گفت شکلات ...
هر بار که همدیگرو می بینیم یه شکلات ماله تو یکی مال من ،باشه؟ گفتم باشه
هر بار یه شکلات می ذاشتم تو دستش اونم یه شکلات تو دست من
، باز همدیگرو نگاه می کردیم یعنی که دوستیم دوستِ دوست.
من تندی شکلاتمو باز می کردم می ذاشتم تو دهنمو تند و تند میمکیدم
میگفت شکمو تو دوست شکموی منی
بعد شکلاتشو می ذاشت توی یه صندوقچه کوچولوی قشنگ.
میگفتم بخورش !میگفت تموم می شه می خوام تموم نشه برای همیشه بمونه، صندوقش پر شده بود از شکلات !
هیچ کدومشو نمی خورد !من همشو می خوردم
گفتم اگه یه روز شکلاتاتو مورچه ها بخورن یا کرما اونوقت چی کار می کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
گفت مواظبشون هستم ،می گفت می خوام نگهشون دارم تا موقعی که دوست هستیم،
اما من شکلاتامو می ذاشتم تو دهنمو می گفتم نه نه نه
تا نداره دوستی که تا نداره.

یکسال، دوسال، چهارسال، هفت سال، ده سال، بیست ساله که شده،
اون بزرگ شده منم بزرگ شدم
من همه شکلاتامو خوردم اون همه شکلاتاشو نگهداشته
اون اومده امشب تا خداحافظی کنه
می خواد بره ، بره اون دور دورا می گه میرم اما زود بر می گردم
من که می دونم میره و بر نمی گرده
یادش رفت شکلات به من بده من که یادم نرفته
یه شکلات گذاشتم کف دستش
گفتم این برای خوردن
یه شکلاتم گذاشتم کف اون دستش این آخرین شکلات برای صندوق کوچکیت
یادش رفته بود که صندوقی داره برای شکلاتش
هردوتارو خورد ،خندیدم
می دونستم دوستیه اون تا داره مثل همیشه،
خوب شد همه شکلاتشمو خوردم
اما اون هیچ کدومشو نخورده
حالا با یه صندوقچه پر از شکلاتای نخورده چی کار می کنه؟؟؟؟؟؟؟؟



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



14 دی 1389برچسب:, :: ::  نويسنده : مهندس دانیال